گربه ملوس
یه گربه ملوسی داشتم
که اون خیلی دوست می داشتم
گربه کوچکم قشنگ بود
رنگش مثل پلنگ بود
با پاهای کوتاهش می دوید
هی می دوید
تا صدایش می کردم
زودی می شنید
نام گربه ام پلنگی بود
چه قدر گربه قشنگی بود
یه روزی گربه مززی
رفت به دنبال بازی
هرچه صدایش کردم
باز نیامد
هوا که تاریک شد
از رو دیوار آمد
شهرزاد فراهانی- سایت اتل متل توتوله
ننه جون توی حیاط کاسه ی آب می ذاره واسه ی پرنده ها کمی گندم میاره
روزهای آخر زمستان بود. هنوز بهار به دهکده نیامده بود.یک روز جارو از پرستو شنید که خانم بهار را پشت ابر دیده. ...
بچه های تایوان و بنگلادش آلبانی و مراکش فرانسه و لهستان هلند و تاجیکستان سوریه و فلسطین عراق و ایران و چین
کودک و نوجوان...
ما را در سایت کودک و نوجوان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : فرومی koddak بازدید : 256 تاريخ : چهارشنبه 9 تير 1395 ساعت: 16:47