ساسانیان تا 1400 سال قبل بر ایران حکومت می کردند.
با ساسانیان مشهور آشنا شویم
او توانست آخرین شاه اشکانی یعنی اردوان پنجم را شکست دهد و سلسله ساسانی را بر پا کند. اردشیر اول دین زرتشت را دین رسمی کشور اعلام کرد. او دستور داد کتاب اَوستا را گردآوری کردند.
شاپور اوّل کسی بود که سپاه روم را شکست داد و امپراطور آن را دستگیر کرد.
نقّاش و نویسنده بود و یک بار هم ادّعای پیامبری کرد. کتاب معروفش ارژنگ است که نوشته های آن با نقّاشی های عجیب و غریب همراه است. مردمی که سواد نداشتند می توانستند از روی نقّاشی های او کتاب را بخوانند.
زندگی او خیلی عجیب بود. با اینکه در زمان ساسانیان، ایران و روم مدام در جنگ بودند و شاهان این دو امپراطوری نمی خواستند سر بر تن دیگری باشد، او با دختر امپراطور روم ازدواج کرد و او را به ایران آورد و شد داماد امپراطور روم.
وقتی حضرت محمّد (ص) برای او نامه ای فرستاد و او را به دین اسلام دعوت کرد، او نامه مبارک پیامبر (ص) را پاره کرد.
یکی از پادشاهان ساسانی بود که جنگ های طولانی ایران و روم را به پایان رسانید. این صلح پنجاه سال طول کشید. او ارتش ایران را منظّم کرد. اولین دانشگاه جهان را به نام گندی شاپور در هزار و پانصد سال پیش تاسیس کرد. او به دانش و هنر، علاقه مند بوده.
او یک پزشک و جرّاح زبردست بود. انوشیروان او را به هند فرستاد تا درباره ی داروهای هندی تحقیق کند. وقتی او بعد از چند سالبه ایران بازگشت با خودش کتابی آورد به نام کلیله و دمنه و آن را به فارسی ترجمه کرد.
یکی از شاهان ساسانی بود که گورخرها از دست او در امان نبودند!... او عاشق این بود که به شکار برود و گورخر شکار کند. برای همین به او بهرام گور می گفتند.
شاهان ساسانی، فرماندهان سپاه، زمین داران و موبدان، طبقه اشراف محسوب می شدند. بقیه مردم مثل کشاورزان و صنعتگران از طبقه فقرا بودند. فقرا اجازه درس خواندن و پیشرفت نداشتند. ساسانیان از مردم مالیات های سنگین می گرفتند. مردم در سختی افتاده بودند. هر وقت هم که جنگ می شد باید در جنگ شرکت می کردند. اگر هم اسب داشتند باید به چاپارها قرض می دادند. اگر قایق داشتند باید در اختیار سپاه قرار می دادند. اگر به دستور شاهان ساسانی گوش نمی کردند به شدّت سرکوب می شدند. هر چه گذشت مردم از دست حاکمان ساسانی بیشتر ناراضی می شدند. ساسانیان هم هر روز ضعیف تر می شدند.
در یک دوره چهار ساله ، وضعیت ساسانیان چنان به هم ریخت که دوازده پادشاه، پشت سر هم عوض شدند. البته دو زن به نام های پوران و آذرمیدخت هم در این مدّت به پادشاهی ایران رسیدند. یزدگرد سوّم آخرین شاه ساسانی بود. وقتی به ایران حمله شد، او ترسید و فرار کرد و در جایی پنهان شد. یک آسیابان پیر او را در حال خواب دید. بعد، برای اینکه لباس های گران قیمت او را به دست بیاورد او را کشت.
- - , .
کودک و نوجوان...برچسب : نویسنده : فرومی koddak بازدید : 177