کودک و نوجوان

متن مرتبط با «خرمالو و بارداری» در سایت کودک و نوجوان نوشته شده است

 گربه تنبل را موش طبابت می کند

  • می گویند: در زمان های قدیم پیرزن نخ ریسی بود که از چند سال پیش شوهرش مرده بود و با دو تا گربه اش زندگی می کرد.  اسم یکی از گربه ها عروس بود و اسم یکیش هم ملوس. گربه عروس خیلی زرنگ بود و روزی نبود که چند تا موش نگیرد و سبیلی چرب نکند برعکس او ملوس، گربه خیلی تنبل و تن پروری بود و بیشتر وقت ها می رفت پهلوی پیرزن و آن قدر لوس بازی در می آورد تا پیرزن از غذای خودش یک چیزی به او می داد. موش های خانه پیرزن خیلی از عروس می ترسیدند اما میانه شان با ملوس خیلی خوب بود به طوری که وقتی ملوس تنبل می خوابید موش ها از سر و کولش بالا می رفتند، خلاصه وقتی موش ها از تنبلی و بی ,گربه تنبل را موش ...ادامه مطلب

  • لباس شکوفه ای

  • بزغاله تشنه بود. رفت كنار رودخانه تا آب بخورد. خم شد و عكس خودش را توى آب تماشا كرد... بابا به مامان گفت: چرا ناراحتی؟ مامان گفت: دلم خیلی تنگ شده... مارمولک رفت و روی سنگ نشست. یک نگاه به دور و برش کرد. ... Let's block ads! بخوانید,لباس عروس شکوفه ای ...ادامه مطلب

  • ساخت کاردستی واسباب بازی نهنگ و ماهی

  • جشن تولد دوستان، زمان بسیار مناسبی است برای تهیه کارت تبرک ساده و زیبا... بچه های عزیز امروز هم آمده ایم تا باهم یک شیر خوشکل کاغذی درست کنیم ،پس.... با وسایل ساده می توان اسباب بازی های زیبا درست کرد و با دوستانتان سرگرم بازی شوید... Let's block ads! بخوانید,ساخت کاردستی,ساخت کاردستی با چوب,ساخت کاردستی با کاغذ,ساخت کاردستی با وسایل دور ریختنی,ساخت کاردستی با آرمیچر,ساخت کاردستی با مواد بازیافتی,ساخت کاردستی با چوب بستنی,ساخت کاردستی با وسایل بازیافتی,ساخت کاردستی با مواد دور ریختنی,ساخت کاردستی با مقوا ...ادامه مطلب

  • خرمالو

  •  تو دفترم کشیدم درختای جور وا جور از این جا پای چشمه  تا پای تپه اون دور یکی درخت سیبه یکی درخت انجیر  رو یکی شون کشیدم  کلاغ خسته پیر  کلاغ نَه سیب دوست داره نَه انجیر و زردآلو با قار و قار به من گفت  دلم می خواد خرمالو زود می کشم تو دفتر  خرمالوی رسیده کلاغ می خنده شاید خرمالوها رو دیده! [email protected] شاعر: نوشین نوری کجا می ری از این وری؟ مورچه زرد فسقلی...! تق و تق و تق بابا جون اومد .... آن شانه را بر مو نزن آن شانه موی تو نیست ... Let's block ads! بخوانید,خرمالو,خرمالوی سیاه,خرمالو به انگلیسی,خرمالو خواص,خرمالو english,خرمالو در بارداری,خرمالو و دیابت,خرمالو در دوران بارداری,خرمالو و بارداری,خرمالو و یبوست ...ادامه مطلب

  • می خواهم به مامان کمک کنم

  • یکی بود یکی نبود، خانه خیلی نامرتب است و مامان می خواهد آن را تمیز کند. سارا هم دوست دارد در کارهای خانه به مادرش کمک کند...   او به آشپزخانه می رود و می گوید: مامان من چه کاری می توانم انجام بدهم؟  ولی مامان از سارا می خواهد که برود بازی کند. چون امروز کارهای خانه کمی مشکل تر است، ولی سارا باز هم اصرار دارد تا کاری انجام بدهد.   مامان می گوید: باشد. می توانی ظرف های کثیف را به آشپزخانه ببری. سارا می خواست ظرف ها را به آشپزخانه ببرد که پایش به پارچ آب خورد و روی زمین ریخت. مامان مجبور شد کارش را رها کند و آشپزخانه را خشک کند، تا کسی سُر نخورد. سارا به مامانش ,می خواهم به انگلیسی,می خواهم به محک کمک کنم,می خواهم به کودکی ام برگردم,می خواهم بهترین باشم,می خواهم به یاد من باشی,می خواهم بهائی شوم,می خواهم به زبان انگلیسی,میخواهم به خدا نزدیک شوم,می خواهم به شوهرم خیانت کنم,می خواهم به ایران برگردم ...ادامه مطلب

  • حیوانات حیله گر

  • شاید در نگاه نخست، شبیه به چشمان اژدهای مخوف فیلم ها باشد؛ اما این چشمان در واقع به موجودی بسیار کوچک تر و بی خطرتر یعنی قورباغه درختی چشم سرخ تعلق دارد... Let's block ads! بخوانید,حیوانات حیله گر,حیوان حیله گر ...ادامه مطلب

  • کار و تلاش

  • نگاه کردم به بالای سرم. صدای یک فاخته بود که دایم می گفت: کوکو....کوکو.... هر چه گشتم او را ندیدم. از کناره باغ گذشتم. هوا خیلی گرفته بود. نفسم داشت می گرفت. دنبال یک چشمه می گشتم که خودم را با آب زلالش خنک کنم. اما چشمه ای نبود. ناگهان صدایی شنیدم. صدای پُر مهر او بود. وقتی به باغش خوب نگاه کردم، او را دیدم. محمد باقر (ع) بود. همراه دو تا از کارگرهایش، سرِ زمین کار می کرد. چه توانی داشت که توی این گرما کار می کرد! جلوتر رفتم. متوجه من نشد. پشت سرِ هم به دل خاک، بیل می زد. توی دلم گفتم: این پسر پیامبر هم چه قدر کار می کند! این همه مال و دارایی دارد، باز هم خودش را با ک,کار و تلاش,کار و تلاش در قرآن,کار و تلاش در,کار و تلاش در نهج البلاغه,کار و تلاش انسان های بزرگ,کار و تلاش در سیره معصومین,كار و تلاش,کار و تلاش در زندگی,کار و تلاش در سیره ی معصومین,کار و تلاش از دیدگاه قرآن ...ادامه مطلب

  • سبد با مقوای شانه تخم مرغ

  • جشن تولد دوستان، زمان بسیار مناسبی است برای تهیه کارت تبرک ساده و زیبا... بچه های عزیز امروز هم آمده ایم تا باهم یک شیر خوشکل کاغذی درست کنیم ،پس.... Let's block ads! بخوانید,سبد با مقوا ...ادامه مطلب

  • نون و پنیر و زاغچه

  • یکی بود یکی نبود. یک روز صبح زود مامان کلاغه رفت کنار رود. کنار رود یه درخت بود.  یک درخت با گردوهای تازه. مامان کلاغه پَر و پَر و پَر زد. به هر کدام از شاخه هایش سر زد. بعد شروع کرد به چیدن گردوها.مامان کلاغه گفت: یه قارتا، دو قارتا، سه قارتا. فکر کنم برای صبحانه زاغچه کافی باشه.سپس به لانه اش رفت. بَنگ و بَنگ و بَنگ با یک سنگ شروع به شکستن گردوها کرد. بعد هم زاغچه را صدا کرد.مامان کلاغه نان و پنیر و گردو را پیش زاغچه آورد، اما زاغچه صبحانه اش را نخورد.مامان کلاغه گفت: ای قار، ای بی قار! پس حداقل نون و پنیرت را بردار. توی کوله پشتی ات بذار.زاغچه از لانه بیرون ,نون و پنیر و سبزی ابی داریوش,نون و پنیر و سبزی,نون و پنیر و سبزی ویکی پدیا,نون و پنیر آوردیم دخترتونو بردیم,نون و پنیر و گردو,نون و پنیر و سبزی دانلود,نون و پنیر,نون و پنیر سفره عقد,نون و پنیر ابی,نون و پنیر مجلسی ...ادامه مطلب

  • چگونه مراقب حرف های خصوصی باشیم؟

  • چگونه به سلامت، رفت و آمد کنیم؟... خرید کردن همیشه خوب نیست، یاد بگیریم که چطور درست و به اندازه خرید کنیم... چگونه به سلامت، رفت و آمد کنیم؟... Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نگاهی کوتاه به زندگینامه زکریای رازی

  • محمد بن زکریای رازی یکی از معروف ترین شیمیدانان و طبیبان جهان اسلام است محمد بن زکریای رازی یکی از معروف ترین شیمی دانان و طبیبان جهان اسلام است  که در 251 هجری قمری در ری به دنیا آمد و در 313 هجری قمری در همین شهر وفات یافت و اروپائیان او را با نام های "رازس"، "رازی" و "الرازی" می شناسند.در دوره خلافت امویان، حکمرانان بر اقوام غیر عرب فشار زیادی می آوردند و به آنان امکان هیچ گونه تعقل و پژوهش علمی را نمی دادند. آنان برای علوم طبیعی هیچ ارزشی قائل نبودند و به نظرشان این علوم فقط به درد ملل غیر عربی مثل ,نگاهی کوتاه به تاریخچه چهارده معصوم,نگاهی کوتاه به زندگی زینب کبری,نگاهی کوتاه به زندگی خواجه نصیرالدین طوسی,نگاهی کوتاه به زندگی شهید بابایی,نگاهی کوتاه به تهران,نگاهی کوتاه به شهرستان بیرجند,نگاهی کوتاه به تاریخ ادبیات نروژ ...ادامه مطلب

  • گوش ماهی ها و موج

  • پنجره اتاقمباز به سمت دریاستساحل و موج و قایقخیلی قشنگ و زیباست کنار موج دریاگوش ماهی ها نشستندبه شوق موج دریاساکت و آرام هستند دوباره موج آمدیک جمله گفت به آن هابرای بازی کردنبیایید بریم از این جا خوش حال و شاد و خندانگوش ماهی ها دویدندروپشت موج نشستندبه دور دورا رسیدند [email protected]  فهیمه امرالله _ شاعر:قیصر سربازی  دوباره صبح آمد یک روز خوب و زیبا ... ماشین من،جان جان ترمز و گاز، قان قان... به به مداد رنگی چه رنگای قشنگی... Let's block ads! بخوانید,گوش ماهی ها,گوش ماهی های زیبا,دانلود آهنگ پای گوش ماهی ها,متن ترانه پای گوش ماهی ها,شعر گوش ماهی ها,پای گوش ماهی ها,پای گوش ماهی ها متن,دانلود پای گوش ماهی ها,بشنو ای گوش ماهی ها,بشنو اي گوش ماهي ها ...ادامه مطلب

  • عنکبوت فداکار

  • در جامه، مادرها فوق العاده ترین کارها را برای فرزندانشان انجام می دهند و از علایق و خواسته های خود می گذرند، اما در میان حیوانات و حشرات نیز این از خود گذشتگی ها وجود دارد. برای نمونه گونه خاصی عنکبوت، روده و احشاء خود را بالا می آورد تا نوزادانش از آن تغذیه کنند و این فداکاری را تا آنجا به کمال می رساند که به خاطرش جان خود را از دست می دهد. موجودی که از آن صحبت می کنیم عنکبوتی است که بیش تر در کشورهای حاشیه مدیترانه زندگی می کند. این موجود در فصل بهار با استفاده از تارهای ابریشمی خود سازه ای شبی,عنکبوت فداکار ...ادامه مطلب

  • اگر جای او بودم

  • خرگوشک زیر درخت کاج نشست و با گریه گفت: «توی لانه مان تونل کَندم و مامانم عصبانی شده. با من قهر کرده.» بچه سنجاب گفت: «اگر جای تو بودم...» ولی همین که دید خرگوشک گوش نمی کند، پرید و رفت. خرگوشک باز گریه کرد. بعد اشک هایش را پاک کرد و دنبال بچه سنجاب دوید. از او پرسید: «اگر جای من بودی، چه کار می کردی؟» بچه سنجاب گفت: «خُب، لانه مان را پُر از میوه کاج می کردم تا مامانم با من آشتی کند.» خرگوشک زیر درخت کاج برگشت و یک بغل میوه کاج جمع کرد. آن وقت با خودش گفت: «مامانم که این ها را دوست ندارد! پس چه کار کنم؟» م,اگر جای او بودم,اگر من جای او بودم,اگر من جاي او بودم,اگر من جای او بودم همان,اگر من جای او بودم ستار,اگر من به جای او بودم,شعر اگر من جاي او بودم,شعر اگر من جای او بودم کارو,متن شعر اگر من جای او بودم,اگر به جای او بودم ...ادامه مطلب

  • کتری غر غرو

  • قل قل و قل قل می کنه  کتری ما روی اجاق        از دهنش بیرون می آد      یه عالمه بخار آب مامان صداش و می شنوه                 زود چایی رو دم می کنه        کتری ما خوشش می آد    غر غرش و کم می کنه [email protected] شهرزاد فراهانی-شاعر: فاطمه رحمانی   کفشدوز که قشنگه خال سیاه داره... خدایِ جهان باغ را آفریده درخت و گل و زاغ را آفریده ... دوستای نازنینم من لیموی شیرینم... Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها