کودک و نوجوان

متن مرتبط با «می خواهم به کودکی ام برگردم» در سایت کودک و نوجوان نوشته شده است

 گربه تنبل را موش طبابت می کند

  • می گویند: در زمان های قدیم پیرزن نخ ریسی بود که از چند سال پیش شوهرش مرده بود و با دو تا گربه اش زندگی می کرد.  اسم یکی از گربه ها عروس بود و اسم یکیش هم ملوس. گربه عروس خیلی زرنگ بود و روزی نبود که چند تا موش نگیرد و سبیلی چرب نکند برعکس او ملوس، گربه خیلی تنبل و تن پروری بود و بیشتر وقت ها می رفت پهلوی پیرزن و آن قدر لوس بازی در می آورد تا پیرزن از غذای خودش یک چیزی به او می داد. موش های خانه پیرزن خیلی از عروس می ترسیدند اما میانه شان با ملوس خیلی خوب بود به طوری که وقتی ملوس تنبل می خوابید موش ها از سر و کولش بالا می رفتند، خلاصه وقتی موش ها از تنبلی و بی ,گربه تنبل را موش ...ادامه مطلب

  • می خواهم به مامان کمک کنم

  • یکی بود یکی نبود، خانه خیلی نامرتب است و مامان می خواهد آن را تمیز کند. سارا هم دوست دارد در کارهای خانه به مادرش کمک کند...   او به آشپزخانه می رود و می گوید: مامان من چه کاری می توانم انجام بدهم؟  ولی مامان از سارا می خواهد که برود بازی کند. چون امروز کارهای خانه کمی مشکل تر است، ولی سارا باز هم اصرار دارد تا کاری انجام بدهد.   مامان می گوید: باشد. می توانی ظرف های کثیف را به آشپزخانه ببری. سارا می خواست ظرف ها را به آشپزخانه ببرد که پایش به پارچ آب خورد و روی زمین ریخت. مامان مجبور شد کارش را رها کند و آشپزخانه را خشک کند، تا کسی سُر نخورد. سارا به مامانش ,می خواهم به انگلیسی,می خواهم به محک کمک کنم,می خواهم به کودکی ام برگردم,می خواهم بهترین باشم,می خواهم به یاد من باشی,می خواهم بهائی شوم,می خواهم به زبان انگلیسی,میخواهم به خدا نزدیک شوم,می خواهم به شوهرم خیانت کنم,می خواهم به ایران برگردم ...ادامه مطلب

  • نگاهی کوتاه به زندگینامه زکریای رازی

  • محمد بن زکریای رازی یکی از معروف ترین شیمیدانان و طبیبان جهان اسلام است محمد بن زکریای رازی یکی از معروف ترین شیمی دانان و طبیبان جهان اسلام است  که در 251 هجری قمری در ری به دنیا آمد و در 313 هجری قمری در همین شهر وفات یافت و اروپائیان او را با نام های "رازس"، "رازی" و "الرازی" می شناسند.در دوره خلافت امویان، حکمرانان بر اقوام غیر عرب فشار زیادی می آوردند و به آنان امکان هیچ گونه تعقل و پژوهش علمی را نمی دادند. آنان برای علوم طبیعی هیچ ارزشی قائل نبودند و به نظرشان این علوم فقط به درد ملل غیر عربی مثل ,نگاهی کوتاه به تاریخچه چهارده معصوم,نگاهی کوتاه به زندگی زینب کبری,نگاهی کوتاه به زندگی خواجه نصیرالدین طوسی,نگاهی کوتاه به زندگی شهید بابایی,نگاهی کوتاه به تهران,نگاهی کوتاه به شهرستان بیرجند,نگاهی کوتاه به تاریخ ادبیات نروژ ...ادامه مطلب

  • سلام به گل ها

  • دوباره صبح آمد یک روز خوب و زیبا سلام کردم امروز به مادر و به بابا به خانم مربی به دوستان خندان به سبزه ها به گل ها به آفتاب تابان سلام کرده ام، چون سلام کار خوبی است من از خدا گرفتم دوباره نمره بیست [email protected] فهیمه امرالله - شاعر: کبری بابایی ستاره چشمک زن تو آسمون، تو دریا ... غنچه کوچولو با نام خدا چشاشو واکرد شد گلی زیبا ... خبر، خبر، خبرهای فراوان با یک کتاب می شینم تو ایوان Let's block ads! بخوانید,سلام گل به تو,سلام گل به تو لیلا فروهر,سلام گل به تو ای,سلام به دوستای گلم,سلام به همه دوستان گلم,آهنگ سلام گل به تو,دانلود اهنگ سلام گل به تو,سلام من به گل نرگس ...ادامه مطلب

  • اریگامی شیر

  • شاید کودکان تصور کنند که ساخت شیر با کاغذ کار دشواری باشد ولی ما در این جا نحوه ساخت یک اریگامی شیر زیبا را با چند حرکت ساده به شما آموزش می دهیم. مواد لازم: کاغذ ترجیحا زرد رنگ در صورت نیاز قیچی ماژیک رنگی ساخت شیر کاغذی: ابتدا یک کاغذ رنگی، ترجیحا زرد رنگ انتخاب کنید و به شکل لوزی برش بزنید و کاغذ را از سمت سفید آن مقابل خود قرار دهید. کاغذ را از خط تقارن افقی لوزی تا کنید و مجددا باز کرده تا خط تا، روی کاغذ مشخص شود مانند شکل زیر از قسمت خط چین ها، کاغذ را به سمت داخل تا بزنید. یک لوزی افقی بدست می آید که سمت راست آن یک مثلث بزرگ زرد رنگ و سمت چپ آن,اریگامی شیر ...ادامه مطلب

  • میخ میخی

  • یه نیمکت چوبی تو پارک بود، ولی میخ میخی. هرکه میخ هایش را می دید می گفت:وای میخ! بعد هم می رفت. هیچ وقت هیچ کس روی نیمکت میخ میخی، نمی نشست. یک روز میخ میخی با خودش گفت: هی وای وای می کنند و می روند. پس من به چه دردی می خورم؟ بعد داد زد کمک کمک! کلاغ بیا ،گنجشک بیا، یه فکری بکنین به حال این میخ های من. کلاغ آمد، گنجشک آمد. همه آمدند و میخ ها را نوک زدند ولی میخ های میخ میخی تکون نخوردند و همان جا ماندند. کلاغ و گنجشک ها گفتند: همین است که هست میخ میخی. باید با میخ هایت بسازی و همه پر زدند و رفتند خانه هایشان. میخ میخی گفت :نه من نمی خواهم دیگه وای وای بشنوم. پاشد, ...ادامه مطلب

  • مهر بان ترین امام

  • چند روزی بود در این خانه حتی یک تکه نان هم پیدا نمی شد بچه ها تحمل گرسنگی را دیگه نداشتند مادر گفت: ابو محمد، بلند شو یه کاری بکن بچه ها ازگرسنگی مردند. پسر گفت: بابا از دیروز تا حالا چیزی نخوردیم. دختر کوچولو گفت: داداش راست می گوید به به چه بوی غذایی از خانه همسایه می آید. ای کاش... تق!تق! صدای درآمد یکی محکم در می زد و می گفت: در را باز کنید چه قدر باید صبر کنم؟ من پولم را می خواهم. آن مرد دوست ابو محمد بود آمده بود پولش را بگیرد، 26 دینار از ابو محمد طلب داشت. او بلندفریاد می زد: اگر تا فردا پولم را ندهید از شما شکایت می کنم. این را گفت و رفت. ابو محمد نمی ,مهربان ترین مهربان ...ادامه مطلب

  • سلام

  •    تق و تق وتق              ,سلام,سلام دانلود,سلام عليكم,سلام دانك,سلام بمبئی,سلامات,سلامتك,سلام الزعتري,سلامت,سلامتی ...ادامه مطلب

  • تامارین شیر طلایی

  • تامارین شیر طلایی، نام یک سری از زیرمجموعه میمون پنجه ای است گونه ای بسیار زیبا و در حال انقراض است. تامارین که به شیر طلایی معروف است،حدودا 30 قد آن به  سانتی متر می رسد و متاسفانه در حال انقراض است. این میمون جالب و زیبا در زمین های پست و جنگل بارانی در برزیل زندگی می کند. تامارین ها در مناطقی که درختان مو  و میوه زیاد دارد ساکن هستند. آن ها سری کوچک و گرد دارند که با یال بزرگ و طلایی رنگ روی سر،گلو ،گوشو شانه ها آراسته شده اند. یکی از نکات منحصر به فرد آن ها ناخن آن هاست که شکل صافی ندارند.طول عمر آن ها 15 سال و در دوران اسارت 22 سال عمر می کنند. این میمون ها به طرز جالبی اجتماعی هستند و در گروه 2 تا 8 نفری دیده می شوند. میمون پنجه ای یا همان شیر طلایی به نظافت خود و خانواده خیلی اهمیت می دهند، حتی جوان ها بیش تر به نظافت و شکل ظاهری خود اهمیت می دهند. و  اما میمون های کوچک تر با هم بازی می کنند و بازی محبوب بین آن ها  کشتی است. این میمون ها برای پیدا کردن غذا به مشکل بر نمی خورند و همه چیز خوار هستند .عنکبوت، حلزون، مارمولک، تخم پرندگان، میوه،  در لیست غذا این حیوانات زیبا است. آن ها هم چنین به وسیله انگشت باریک و بلند شکاف بین پوسته درختان را میگردند و حشرات را شکار کرده و می خورند. [email protected] شهرزاد فراهانی-پرشین پت زیست شناسان قورباغه ای عجیب را کشف کردند که بدنبی خاردار داشت و... مورچه ها می توانند همیشه بیدار بمانند بدون این که احساس خواب بکنند ... این گونه شگفت انگیزهزار پا، هزارپای جواهرنشان نام دارد که مانند طلا زیباست . کند راه می رود و ان قدر کوچک است که... Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شهادت امام جعفر صادق(ع

  • کشید بند طناب و شما زمین خوردی  شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی   تمام آینه ها ناگهان ترک خوردند  مگر چه قدر شما با صدا زمین خوردی؟  چه عاشقانه سر کوچه ی بنی هاشم   به یاد حضرت خیرالنساء زمین خوردی   شتاب مرکب و زانوی خسته باعث شد   طی مسیر، شما بارها زمین خوردی  صدای ناله ی زهرا مدینه را لرزاند   به دست بسته،غریبانه تا زمین خوردی   دلت شکست وبه یاد رقیه افتادی   خودت برای رضای خدا زمین خوردی [email protected] شهرزاد فراهانی-خیمه من تو را ندیده ام باغبان پیر ما ... آخر قصه چی می شه؟ کی می ره و کی می مونه؟ .... با مداد قهوه ای روی صفحه ی سفید ... Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اریگامی فیل

  • روش درست کردن این اریگامی ساده و زیبا در شکل های زیر نشان داده شده است. شما می توانید با استفاده از کاغذی با ابعاد تقریبی ١٥سانتی متر این اریگامی را به همراه کودکان درست کنید. مواد لازم: کاغذ قیچی ماژیک   ابتدا یک کاغذ مربع شکل را دو با مطابق تصویر زیر تا کنید تا خط تای آن مشخص شود. حال یک تای کج تا خط وسط بزنید و سپس از خط تقارن دیگر آن را  مطابق شکل زیر تا کنید.  مرحله بعد را هم مطابق تصویر زیر انجام دهید. این مرحله نیاز به کمی دقت دارد. ابتدا مطابق شکل تا را کمی باز کنید. سپس با کمک انگشت جلوی تا را باز کرده و مطابق شکل های زیر فرم داده و تای جدیدی را بزنید.  در این مرحله سر و خرطوم فیل را مشابه اشکال زیر درست کنید. حال با استفاده از خودکار یا ماژیک صورت فیل را نفاشی نمایید.  امیدورام آموزش این اریگامی  برای شما مفید باشد و این اریگامی جالب را به همراه بچه ها درست کنید.   [email protected] شهرزاد فراهانی-کودک سیتی می خواهیم امروز با کمک دست وکاغذ هنر اریگامی را تمیرین کنیم. و یک روباه کوچولو درست کنیم برای این کار ابتدا... امروز می خواهیم با هم یه کاردستی خیلی ساده درست کنیم فقط به کمک کاغذ و هنر خودمون. برای این کاردستی ساده ابتدا باید... برای نشویق کودکان و دانش آموزان به کتاب و کتاب خوانی، یا به عنوان جایزه برای نمره های خوب کاردستی عروسک ریزه میزه را به کمک هم درست .......می کنیم. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جانوری که هرگز نمی خوابد

  • آیا  شما می توانید یک هفته بیدار بمانید و نخوابید ؟ اکثر انسان های عادی نیز نمی توانند این کار را انجام دهند. اما مورچه ها می توانند  حتی برخی از ان ها می توانند شنا کنند و بسیاری نیز 2 معده دارند آن ها هرگز در طول عمر خود نمی خوابند. حقایق بسیار جالبی در مورد  مورچه ها وجود دارد، برخی از آن ها می تواند شنا کنند، بسیاری از آنها دو معده دارند  و سایر حیوانات را تمیز می کنند و برخی دیگر  مورچه های کارگر هستند. آنها تا 30 سال روی زمین زندگی می کنند و قوی ترین موجود روی زمین هستند. بعضی از مورچه ها اصلاً چشم ندارند و اغلب خواب هستند و بسیار تنبل . بدترین دشمنان مورچه ما نیستیم، مورچه های دیگر هستند. در بسیاری از نقاط جهان، مورچه ها توسط انسان به عنوان یک غذای لذیذ خورده می شوند. برخی مورچه ها بال دار موقع سقوط می توانند تا حدی خود را کنترل کنند. مورچه به وسیله دو شاخک خود اطلاعات لازم در مورد جهت و شدت بو را استخراج می کند. از آن جایی که اغلب مورچه ها در روی سطح زمین زندگی می کنند، از سطح خاک برای بر جا گذاشتن رد خود استفاده می کنند تا دیگر مورچه ها نیز بتوانند آن را دنبال کنند.در گونه هایی که به صورت گروهی کاوش می کنند مورچه ای که غذا پیدا می کند یک رد از خود در مسیر بازگشت به لانه برجای می گذارد و این مسیر به وسیله دیگر مورچه ها دنبال می شود، پس از بازگشت مورچه های دیگر با غذا، این مسیر تقویت می شود.  هنگامی که منبع غذا تمام می شود، دیگر رد جدیدی توسط مورچه ها، در مسیر بازگشت گذاشته نمی شود و بوی فرومون به آرامی محو می شود. این عمل باعث می شود که مورچه ها با تغییرات محیط خود را هماهنگ کنند. کانال کودک و نوجوان تبیان [email protected] شهرزاد فراهانی-اصفهان امروز حواصیل (مرغ ماهی خوار ) پرنده ای است پابلند که در آب شیرین یا آب ساحلی زندگی می کندو... اسم من تالاب هامون است. من یکی از بزرگترین تالاب دنیا و یکی از بزرگترین دریاچه ها در دنیا هستم و.... . یک پستان دار آبزی که با بدن دوکی شکلم، در آب شنا می کنم.گوش ها ی من کوچک اما چشمانم بسیار درشت و زیبا است.و.... Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اریگامی قایق تندرو

  • برای نشویق کودکان و دانش آموزان به کتاب و کتاب خوانی، یا به عنوان جایزه برای نمره های خوب کاردستی عروسک ریزه میزه را به کمک هم درست .......می کنیم. با ظرف های شیشه ای که استفاده نمی کنید می توانید گلدان زیبایی درست کنید... به جابی خرید اسباب بازی بچه ها با هم کاردستی خوشکل و ارزان قیمت هواپیما را درست کنیم برای این کار ابتدا...... Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • هزارپایی که با زیبایی خود دشمنان را فریب می دهد

  •  یکی از این گونه شگفت انگیز هزار پا، هزارپا جواهرنشان نام دارد. ظاهر این موجود به قدری زیبا و فریبنده است که دوست دارید آن را روی قطعه ای طلا قرار داده و به دست یا گردن خود آویزان نمایید. شاید فکر کنید این جانور ابعاد قابل توجهی دارد اما این هزارپایان جواهرنشان که عاقبت نیز به پروانه تبدیل می شوند بیش از آنچه تصورش را نمایید کوچک هستند و همین خاطر پیدا کردنشان در انبوه شاخ و برگ درختان بسیار دشوار است. نکته دیگر در مورد این گونه خاص سرعت بالایش در قیاس با موجودات هم رده خود  است، چراکه این کرم ها در یک چشم بر هم زدن از مقابل دیدگان شما دور می شوند. نکته ای جالب  این که در زیر سطح شیشه ای بدن این جانور نیز برآمدگی هایی به چشم می خورند که از داخل پوشش سخت آن سر بر آورده اند.  این بیرون زدگی ها بسیار شکننده هستند و به راحتی هم از بدن جانور جدا می شوند. کافی است با دو انگشت خود یکی از آنها را فشار دهید تا مایع لزجی که درونش است با اندک اشاره ای بیرون بریزد. این برآمدگی های قابل جدا شدن و ماده مخاطی درون آنها ظاهرا نوعی مکانیزم دفاعی هستند که جانور را در برابر موجودات دیگر حفظ می کنند. همین امر به هزارپا زمان می دهد تا از مخمصه بگریزد. به یاد داشته باشید که این جانوران همچون نور و روشنایی می توانند موجودات دیگر را به سمت خود جلب نمایند. پس از آنکه مهاجم سرگرم کنار زدن بافت مخاطی از دهان خود شد، هزار پا می تواند راه فرار خود را باز کند و حتی با جدا کردن برگ زیرینش از درخت از مخمصه بگریزد.  البته تردیدی نیست که این مکانیزم در نوع خود بسیار سودمند و دفاعی است چراکه هزارپایان جواهرنشان هیچ گونه ابایی از پرسه زدن روی درختان و شاخ و برگ آن ها ندارند و این درحالی است که گونه های معمولی هزارپایان معمولا در زیر برگ ها خود را پنهان می کنند. این نوع هزارپایان خانواده ای دیگر هم دارند که نیش زهر آگینی دارند و می توانند دشمنان را با یک نیش بکشند این نوع کند تر از جواهر نشان حرکت می کنند و چون سرعت نیش زهرآگینی ارند نیازی به تند حرکت کردن ندارند و به یک باره دشمنان را نابود می کنند. اما در پاره ای از موارد نیز، هزارپا فرایند تبدیل شدن به پروانه را درون پیله اش آغاز کرده که با چنین سرنوشتی روبرو گردیده و آنچه می بینید صرفا پوسته ای درخشان و زیبا از بدن یک هزارپای جواهر نشان است که, ...ادامه مطلب

  • مامان من کجاست

  • یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود.در مزرعه ای کوچک و زیبا اردکی تخم خود را شکست و بیرون آمد. اردک تا چشم هاش و باز کرد دنبال مامانش گشت از خودش پرسید: مامان من کجاست؟ اردک کوچولو تصمیم گرفت خودش بره و مامانش و پیدا کنه، رفت و رفت تا رسید به سگ مزرعه. به آقا سگه گفت: سگ مهربون تو مامان من و ندیدی؟ مامانم گم شده و من دنبالش می گردم. سگ مزرعه گفت:نه ندیدم. ولی به تو کمک می کنم تا مامانت و پیدا کنی. اردک کوچولو خیلی خوشحال شد و ازسگ مهربون تشکر کرد. همین که کمی راه رفت چشمشون به بچه گربه افتاد. اردک کوچولو به گربه گفت: خانم گربه شما مامان من و ندیدین.آخه مامانم و گم کردم. گربه گفت: نه اردک کوچولو. من از صبح اینجام و مادر تورو ندیدم. اردک کوچولو با ناراحتی تشکر کرد و رفت. دوباره به راهشون ادامه دادند تا به میمون بازیگوش رسید.   میمون در حال بازی و شیطنت بود. اردک کوچولو با نگرانی از میمون بازیگوش پرسیدی: میمون جان تو مامن من و ندیدی؟ از صبح دنبالش می گردم و پیداش نمی کنم. ولی میمون هم از مامان اردک کوچولو خبر نداشت اردک باز هم تشکر کرد و به راهش در مزرعه ادامه داد. هنورز چند قدمی نرفته بود که چشمش به قورباغه افتاد.   اردک کوچولو به قورباغه سلام کرد و ازش پرسید؟ قورقوری تو مامان من و ندیدی؟نمی دونم مامانم کجاست و خیلی هم خسته شدم. قور قوری نگاهی به اردک انداخت و گفت: متاسفماردک کوچولو من مامانت و ندیدم ولی به دوستام می گم تا مامانت و دیدن بهت خبر بدن. اردک کوچولو از قورقوری تشکر کردو باز هم راه مزرعه را پیش گرفت.  اردک کوچولو خیلی غمگین بود و دلش برای مامانش تنگ شده بود که یک دفعه سگ مهربون  رادید که اردک کوچولو را صدا می کرد. آقا سگه فریاد زد: اردک کوچولو مامانت و پیدا کردم . مامانت و پیدا کردم. اردک از خوشحالی جیغی زد و به طرف مامانش رفت. از سگ مهربون هم تشکر کرد و خوشحال بود که این همه دوستان خوب داره. [email protected]  تهیه: شهرزاد فراهانی سیمین همیشه عصبانی بود و حرف های بد می زد برای همین هیچ کس باهاش دوست نمی شد و همیشه در حیاط کودکستان تنها بود تا این که.... روزی روزگاری در یک طویله بزرگ حیوانات زیادی زندگی می کردند . یکی از این حیوانات گاو شکمویی بود که هر چی غذا می خورد سیر نمی شد تا این که.... روزی از روزها گرگ بدجنسی بود که ر, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها